سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امانت...

تا ابد

تکه هایی از من

پیشِ تو امانت ..

چند کلمه در ابتدای کتابی

ذوقِ پنهان در پیراهنِ آبی

غلیان حسی از پس نگاهی

لرزش عاشقانه ی دستی

جمله ای، عکسی

از تمام آن اتفاق باشکوه

فقط همین تکه ها می ماند

موزه ی خاطره ی گمشده ...


مهسا ملک مرزبان




ادامه مطلب

[ جمعه 99/3/23 ] [ 5:47 عصر ] [ silver storm ]

درگیر شلوغی ها...

تو را دلواپسم هر روز، هنگام شلوغی‌ها

که می‌ترسم بیفتی باز در دام شلوغی‌ها

خیابان را ببین! چون مار سمی می‌خزد در شهر

خیابانی که کم‌کم می‌شود رام شلوغی‌ها

نفس در سینه‌ام حبس است وقتی "زنده باد" تو

شبیه پرچمی رقصیده بر بام شلوغی‌ها

دوباره انتظاری که به جوش آورده خونت را

چراغ قرمز و رگبار دشنام شلوغی‌ها

نگاهم چون زنی خنیاگر و گیسوپریشان است

که می‌رقصد میان موج آرام شلوغی‌ها

تو را گم می‌کنم در چارراه گیج آزادی

- مسیر بسته‌ی معمول ایام شلوغی‌ها_

تو را دلواپسم، این فکر می‌ترساندم بدجور

که نامت می‌شود یک روز: گمنام شلوغی‌ها!

هراسان کوچه‌ها را یک به یک بیهوده می‌گردم

تو را از دست دادن، بود فرجام شلوغی‌ها...


مریم آرام




ادامه مطلب

[ جمعه 99/3/23 ] [ 5:42 عصر ] [ silver storm ]

رها...

 

بگیر از من این هردو فرمانده را

"دل عاشق" و "عقل درمانده" را

 

اگر عشق با ماست ؛ این عقل چیست؟

بکُش! هم پدر هم پدر خوانده را

 

تو کاری کن ای مرگ ! اکنون که خلق

نخواهند مهمان ناخوانده را

 

در آغوش خود "بار دیگر" بگیر

من این موج از هر طرف رانده را

 

شب عاشقی رفت و گم کرده ام

در شیشه ی عطر وامانده را ...

 

فاضل نظری




ادامه مطلب

[ جمعه 99/3/9 ] [ 11:19 عصر ] [ silver storm ]

بس است...

 

کبریای توبه را بشکن پشیمانی بس است،

از جواهر خانه ی خالی نگهبانی بس است!

ترس جای عشق جولان داد و شک جای یقین،

آبرو داری کن ای زاهد،مسلمانی بس است!!

خلق دل سنگ اند و من آئینه با خود می برم،

بشکنیدم دوستان، دشنام پنهانی بس است!!

یوسف از تعـبیر خواب مصریان دل سـرد شد،

هفتصد سال است می بارد، فراوانی بس است!

نسل پشت نسل تنها امتحان پس می دهیم،

دیگر انسانی نخواهد بود قربانی بس است!

بـر سر خوان تـو تنها کفر نعمت می کنیم،

سفره ات را جمع کن ای عشق،مهمانی بس است!!

فاضل نظری




ادامه مطلب

[ جمعه 99/3/9 ] [ 11:15 عصر ] [ silver storm ]